نشان مهدي(ع) از زبان محمّد(ص)
نوشته شده توسط : حامد عرب
 

1. شخصي به نام عليّ بن هلال از پدر خود نقل كرده كه گفته است: من نزد رسول خدا(ص) رسيدم. ايشان به فاطمه(س) فرمودند:
«دو سبط امّت از ما هستند و آن دو حسن و حسينند و آن دو آقاي جوانان اهل بهشت هستند و سوگند به آن كسي كه مرا به حق مبعوث داشته، پدر آن دو از آنها بهتر است.»

سپس فرمودند: «اي فاطمه! سوگند به آنكه مرا به حق مبعوث داشته كه مهدي اين امّت از نسل آن دو (حسن(ع) و حسين(ع)) است، زماني كه دنيا دچار هرج و مرج گردد و نظم و نَسَق خود را از دست بدهد و فتنه‌ها و آشوب‌ها پديدار گردند و پشت به پشت هم بيايند و راه‌ها منقطع و بسته شود و بعضي بر بعضي ديگر شبيخون زنند و مال و ثروت گروهي از آنها را غارت كنند، پس نه بزرگي به تازه سالي رحم كند و نه صغير و خردسالي بزرگي را احترام كند. در اين هنگام، خداوند كسي را از نسل آن دو بفرستد كه دژهاي گمراهي را فتح كند و قلب‌هايي را كه در زير حجاب و پوشش غفلت قرار گرفته و چيزي را فهم نمي‌كند، زنده بسازد. او دين را در آخرالزّمان به پا دارد، همان گونه كه من در آغاز زمان برپا داشتم و زمين را پر از عدل و قسط سازد، همان گونه كه پر از جور و تعدّي شده باشد.»1

در اين حديث چند نكته از صفات و سيرة مهدي موعود(عج) را مي‌خوانيم:

الف) قلعه‌هاي ضلالت و گمراهي را فتح كند؛

ب) قلب‌هايي را كه زير حجاب غفلت قرار گرفته‌اند، حيات بخشيده و زنده مي‌سازد، يا قلبي را كه غفلت آن را احاطه كرده است، چيزي نمي‌فهميده و حقايق را درك نكرده، امّا بعد از آنكه حضرت مهدي(عج) روح حيات در آن بدمد، همه چيز را درك مي‌كند و مي‌فهمد و راه به سوي خدا را به زودي طيّ مي‌كند؛

ج) او دين را اقامه مي‌كند و برپا مي‌دارد. همان گونه كه شخص پيامبر(ص) در آغاز عصر اسلام دين را برپا داشت. امام زمان(عج) در آخر اين عصر و مدّت، همان نقشي را ايفا مي‌كند كه پيامبر(ص) ايفا كرد و دين را برپا خواهد داشت. روزي كه پيامبر اكرم(ص) مبعوث به رسالت گرديد از دين و آيين الهي و آسماني خبري نبود؛ كفر، شرك، الحاد و گناه، سراسر محيط را آلوده كرده بود و پيامبر(ص) كه قيام كرد و مبعوث گرديد، دين را وارد جامعه كرد و در موضع لازم و مناسب خود قرار داد. طبق فرمودة همين پيامبر بزرگوار، حضرت وليّ عصر(ع)، زماني ظهور مي‌كند كه كفر، ضلال، الحاد، انحراف، فساد و شرارت، جهان را پر كرده است و فضا را تعفّن بدي و ناپاكي فرا گرفته است. در پرتو  امام زمان(عج)، اوضاع دگرگون مي‌شود؛ محيط به سوي خدا و رسول متمايل مي‌گردد و آثار ديانت و پاي‌بندي به دين از همه جا آشكار مي‌گردد؛

د) زمينِ پر از ظلم، جور و اجحاف را منقلب مي‌سازد و عدل و داد، حق‌خواهي و حق‌طلبي جايگزين آن خواهد شد و به همان مقياس فساد فراگير، عدل و قسط فراگير در جهان جلوه مي‌كند و رعايت عدالت و ميزان، جاي آن تعدّي‌ها و تجاوزها را مي‌گيرد؛3

2. ابوسعيد نقل كرده كه پيامبر(ص) دربارة حضرت مهدي(عج) فرمود:
«شخص مستمند به نزد مهدي(عج) مي‌آيد و عرضه مي‌دارد: به من عطا كن. آن حضرت جامة او را پر از پول و مال مي‌كند تا آن مقداري كه بتواند حمل كند و از عهدة بُردن آن برآيد.»3

مفهوم اين جملة مبارك آن است كه او نمي‌تواند بيش از آن حدّي كه به او بخشيده مي‌شود، حمل كند و اگر مي‌توانست حركت دهد و با خود ببرد، از ناحية آن حضرت مضايقه‌اي نيست.

و اين عطاي كثير ممكن است از آن جهت باشد كه گنج‌هاي فراوان و مخازن مالي تحت الأرضي در آن عصر پر فروغ، تحت اختيار حضرت بقيّـة الله(عج) قرار مي‌گيرد؛ يعني زمين و آنچه بر روي آن و در طبقات مختلف آن است، مسخّر آن امام بزرگ، خواهد گرديد و نيز ممكن است از اين جهت باشد كه بر اثر عملي شدن احكام و برنامه‌هاي اسلام و از جمله برنامه‌هاي اقتصادي اسلام؛ مانند خمس، زكات، كفّارات و نذورات، اموال فراواني نزد آن حضرت گرد مي‌آيد كه هيچ مشكلي در عطا و بخشش به افراد مستمند و نيازمندان ندارند و ممكن است هر دو مورد باشد. اينها از يك سو و از سوي ديگر روح، جوانمردي، جود، سخاوت و كرامت نفس امامان پاك(ع) به ويژه خاتم آنان، حضرت وليّ عصر(عج) و ناموس دهر، ارواحنا فداه، كه مظهر عطا و بزرگواري خداي جهانيان هستند، باعث اين عطا، بخشش و انفاق مالي است. اين سيرة حضرت وليّ عصر(عج) و وصف عطاي اوست، بنابراين پيروان آن حضرت در صورت امكان و در زمان مناسب، خود را به عطاي ناچيزي قانع نسازند.

3. از پيامبر اكرم(ص) روايت شده كه فرمودند: «نشانة مهدي(ع) اين است كه بر عمّال و كارگزاران [خويش]، سخت‌گير است، در بخشش مال بسيار جواد و بخشنده و دربارة مستمندان، مهربان مي‌باشد.»4

در اين كلام نوراني به زوايايي از سيرة حضرت وليّ عصر(ع) اشاره شده است كه عبارتند از:

الف) او نسبت به عمّال خود شدّت عمل دارد و به دقّت از آنان حسابرسي مي‌كند. آري اگر شخص حاكم اسلامي، عمّال را زير نظر داشته باشد و كارهاي آنان را بررسي كند و از آنها حساب دقيق و منظّم بخواهد و روابط آنان با اشخاص را در محيط‌هاي كارشان كنترل كند، كارها به آساني و بر روي روال لازم و مناسب به جريان مي‌افتد و امور مردم سامان خواهد يافت، حال آنكه اگر كارگزاران حكومت رها باشند و بر اريكة قدرت و پست خود تكيه دهند و حاكم، نظارتي بر كارهاي آنان و معاشرت‌ها و معاشرينشان نداشته باشد، به زودي صاحبان ثروت با او و او با آنها مرتبط مي‌شود و سوءاستفاده‌هاي گوناگون خواهد كرد و در پرتو اين رابطه با او و چريدن در ساية قدرت او، انواع فسادهاي اقتصادي را به بار مي‌آورند و در اين ميان تودة مستضعف پايمال گرديده و حقوق آنان ضايع و اموال عمومي به تاراج طبقة خاصّي خواهد رفت و بالأخره مردم به وضعي مي‌افتند كه تجربة تلخ آن را به طور مكرّر دارند؛

ب) او با مال و ثروتي كه در اختيار دارد، به رعيّت مي‌رسد و جود و بخشش مي‌كند و عطاي عظيم خود را نشان جامعه مي‌دهد و به نابه‌ساماني‌هاي زندگي مردم پايان خواهد داد. حاكمي كه همّتش زراندوزي و رفاه حال خود و نزديكانش باشد، رعيّت را بيچاره مي‌كند و شيرة جان آنان را مي‌كشد و ملّت را از رمق خواهد انداخت و امام زمان(ع) كه نمونة اعلاء و بي‌نظير حاكم اسلامي و حكومت ديني است، تمام همّتش احياي دين و اقامة حق و رفاه حال جامعه است؛

ج) دربارة مساكين، مهربان است. به طور غالب، طبقة حاكم نسبت به ضعفا و مساكين مهرورزي ندارند؛ زيرا اوّلاً، قدرت، سلطه و ثروتي كه تحت اختيار دارند، به طور طبيعي آنان را از طبقات ضعيف و كم درآمد جدا مي‌كند و آنها را مورد بي‌مهري قرار مي‌دهد و ثانياً، چون مستمندان به حقّ خود نمي‌رسند، طبعاً خود را طلب‌كار دانسته و مسئول اين مشكلات را حاكم مي‌دانند. از اين رو حكومت‌ها به آنان عنايتي ندارند و نسبت به آنان مهر نمي‌ورزند.


آيت الله كريمي جهرمي
ماهنامه موعود شماره 117

پي‌نوشت‌ها:

1. اثبات الهداة، ج 3، ص 592؛ بحار، ج 51، ص 79.
2. قابل توجّه است، همان گونه كه در كلام شريف پيامبر(ص) آمده، امام زمان(ع) كه مهدي اين امّت است، از فرزندان و اعقاب امام حسن و امام حسين(ع) است و علّت آن اين است كه حضرت مهدي در سلسلة پدران به امام حسين(ع) مي‌رسد، ولي از جهت مادر از اولاد امام حسن(ع) است؛ چون امام زين العابدين(ع) با يكي از دختران امام حسن(ع) ازدواج كردند و مادر حضرت باقر(ع) از دختران امام حسن(ع) است.
3. اثبات الهداة، ج 3، ص 612.
4. موسوعـة الامام المهدي، ج 1، ص 246.
 




:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
سام
من باحرفات امیدوارم


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: